English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (513 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tan alt U ضریب انحراف سایه برای تعیین ارتفاع اشیا در روی عکس هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shadow factor U ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
shadow factor U ضریب انحراف سایه
command altitude U ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
pile height U ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
convergence factor U ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
z scale U نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
point designation U شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
vignetting U سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
descentheight U ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
terrain clearance U حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
diversion factor U ضریب انحراف
gas deviation factor U ضریب انحراف
supercompressibility factor U ضریب انحراف
compressibility factor U ضریب انحراف
deviation factor U ضریب انحراف
coefficient of quartile deviation U ضریب انحراف چارکی
tone U سایه روشن عکس هوایی
tones U سایه روشن عکس هوایی
spot elevation U ارتفاع تعیین شده
hydrographic datum U سطح مبنای تعیین ارتفاع اب
coefficient of determination U ضریب تعیین
determination coefficient U ضریب تعیین
low airburst U ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
coefficient of determination U ضریب تعیین کننده
charactristics U مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
to be congenial to somebody [things] U برای کسی دلپذیر بودن [اشیا]
to be congenial to somebody [things] U برای کسی سازگار بودن [اشیا]
to be congenial to somebody [things] U برای کسی مطبوع بودن [اشیا]
locap U گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
z correction U تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
air priorities committee U کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
anti balance tab U بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
hypsographic map U نقشههای عوارض نمایی که ارتفاع نقاط در ان از سطح دریا تعیین شده است
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
cost indexes U ضریب افزایش یا کاهش هزینه هائی که قبلا تعیین شده
perspectives U روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
perspective U روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
air transport allocations board U هیئت تعیین کننده سهمیه ترابری هوایی
deviation U انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
deviations U انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر
record U هر نوع صفحه یانوار یا اشیا مشابهای که برای ضبط و پخش صدا بکاررود
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
stranger U در رهگیری هوایی یعنی یک هواپیمای ناشناس با گرا ومسافت و ارتفاع داده شده درحال امدن است
notification message U پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود
drift U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifts U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifting U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
drifted U انحراف انحراف گلوله انحراف مسیر سمبه
high airburst U ترکش هوایی در ارتفاع زیاد ترکش بالای افسر تیر
purple U در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
cost plus pricing U تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
hachures U خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
outliner U برای اینکه به کاربر کمک کند تا بخش ها و زیربخشهای لیست ای از اشیا را مرتب کند یا بخشهایی از پروژه را
jump altitude U ارتفاع مناسب برای پرش چتربازان
modulus of elasticity U ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
shades U سایه دار کردن سایه افکندن
shadings U سایه دار کردن سایه افکندن
shade U سایه دار کردن سایه افکندن
gaiting strap U تسمه مخصوص ارابه برای جلوگیری از انحراف اسب
kernels U تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
kernel U تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
offset point U در رهگیری هوایی نقطه نشانی است در هوا که محل هدف نسبت به ان تعیین وهواپیمای رهگیر به سمت هدف هدایت میشود
back wardation U تعیین اجل برای بایع
running fix U کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
sexualize U جنس برای چیزی تعیین کردن
metronomes U اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
call a metting U تعیین وقت و دعوت برای جلسه
metronome U اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
short line U محدوده تعیین شده برای فرودتوپ
bench mark U نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
silhouettes U طرح سایه سایه انداختن
silhouette U طرح سایه سایه انداختن
drop height U ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
barometric altimeter U ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
flare dud U گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
yoke U قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
sextant altitude U ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pressure altitude U ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
circularization U تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم
advowson U حق تعیین مقام برای تصدی اموروقفی کلیسا
playoff U مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
playoffs U مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان
nominate U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
maintenance window U [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
bathometer U دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
service time window U [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
bibliotics U بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان
nominating U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominates U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
constructive placement U تعیین محل برای بارگیری یاتخلیه مناسب کشتیها
command heading U مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل
photo finish U استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
center U تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
winter book U تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
cone penetrometer U وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
pibal U دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد
collusion U برای تعیین قیمت مشترک و یا تقسیم بازار کالامیان خود
limits U محدودههای بیشترین حد از پیش تعیین شده برای اعداد در کامپیوتر
platform load U بار اماده برای بارریزی هوایی
sleeves U هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
sleeve U هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
half tone screen U صفحه سایه روشن زدن درعکاسی پرده سایه روشن
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
preccession U انحراف محور ژیروسکوپ انحراف ژیروسکوپی
altitude separation U اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
lags U زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lag U زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
break up value U قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود
lagged U زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
air target material program U برنامه تهیه اماد برای تک به هدفهای هوایی
intercepting search U کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
smoke blanket U پرده پوشش دود برای استتاراز دید هوایی
shuttle bombing U بمباران با استفاده از دوپایگاه هوایی برای بمب گیری
shake bottle U بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
check point U نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
takeoff fan U نیمدایره جلو میله پرش ارتفاع برای اغاز پرش
attenuation factor U ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
availability factor U ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
intercept point U نقطه پیش بینی شده برای اجرای رهگیری هوایی
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
pill pool billiard U بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
fair trade laws U قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
absolute altimeter U ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude U ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
design stress resultant U تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
apparent wander U انحراف سمت ژیروسکوپی انحراف سمت ژیروسکوپ دراثر چرخش زمین
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
blacker U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacks U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacked U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blackest U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
observers U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
alphaphotographic U آنچه باعث نمایش تصاویر با استفاده از حروف گرافیکی از پیش تعیین شده برای سرویسهای تلتکس می شوند
observer U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
carring over U تعویق تصفیه حساب در خریدو فروش سهام برای انتقال مال یا تسلیم مبیع مهلت تعیین کردن
reduction coefficient U ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
probability factor U ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
He fight with his shadow. <proverb> U او با سایه خود مى جنگد (از سایه خود مى ترسد).
state chicken U در رهگیری هوایی یعنی سوخت من در حال تمام شدن است بایستی برای تجدیدسوخت برگردم
burned U کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
movement credit U وقت پیش بینی شده و تعیین شده برای حرکت یک ستون
decca U سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
range resolution U قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
authentication U تعیین نشانی تعیین معرف کردن
controlled airspace U قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
quails U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
compressor bleed air U هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
biquinary notation U دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
timing disc U علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
partition coefficient U ضریب توزیع ضریب تقسیم
factor of safety U ضریب تامین ضریب اطمینان
ocant altitude U ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
things U اشیا
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
state tiger U در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
heads up U در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
low altitude U ارتفاع کم ارتفاع پست
tasking U سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
varia U اشیا گوناگون
resistivity U مقاومت اشیا
omnium gatherum U مجموعه اشیا
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
aggregate U مجموعهای از اشیا داده
contrabanded goods U اموال و اشیا قاچاق
aggregates U مجموعهای از اشیا داده
overstuff U با اشیا زیاد انباشتن
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com